طراحی سایت فروشگاه اینترنتی

بسم الله الرحمن الرحیم

طراحی سایت فروشگاه اینترنتی

بسم الله الرحمن الرحیم

روانشناسی کودک

کودک آب زیرکاه خود را با توجه، سیراب کنید

جلال کاشفی

کودکان از لحاظ شخصیتی به انواع مختلفی تقسیم می شوند. شناسایی تیپ شخصیتی کودک به والدین کمک می کند تا شیوه تربیتی خود را در صورت اشتباه بودن، تغییر داده و روشهای دیگری را که به صلاح کودک دلبندشان است، جایگزی نمایند. یکی از این تقسیم بندی ها مربوط به کودکانی است که اصطلاحا «آب زیرکاه» نامیده می شوند. کودکان شیطانی که در کنار این صفت، در بیشتر مواقع خود را مظلوم و قابل ترحم نشان داده و سعی در بدگویی از دیگران دارند تا بلکه شاهد تنبیه آنان باشند. این کودکان، در انجام کارها و یا امتحانات، تمایل زیادی به تقلب کردن دارند و از همه مهمتر میل به آزار رساندن به دیگران در آنها بسیار شدید است به طوری که از انجام این کار غرق در لذت و شادمانی می گردند. اگر کمی در زندگی اینگونه از کودکان دقت کنیم، خواهیم دید که آنان در زندگی خود با مشکلات عمیق عاطفی مواجه بوده و هستند و همیشه به جای اینکه مورد لطف و توجه دوستان و جمع صمیمانه شان قرار گیرند، به طریقی از طرف آنها طرد شده اند و والدین با برخورد سختگیرانه خود در تداوم این امر تاثیر بسیار گذاشته اند. اما نکته قابل توجه این است که این مشکل نیز همانند سایر مشکلات تربیتی، قابل حل بوده و تنها کمی زمان و صبر می طلبد تا کودک از حالات زشتی که تنها خود از بروز آنها رضایت دارد، دست بردارد. برای این منظور کافی است تا والدین، توجه بیشتری به کودک مبذول داشته و زمانی که رفتاری مناسب از کودک سر میزند، او را مورد تحسین و تشویق به ویژه از نوع عاطفی قرار دهند. گذاشتن مسئولیت بر دوش کودک نیز، سبب می شود تا او به باارزش بودن خود پی برده و علاوه بر اینکه فرد مسئولی بار می آید، به سمت انجام کارهای شایسته تغییر مسیر دهد.


کودکمان را با نظم آشتی دهیم

جلال کاشفی

یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به ویژه در مقطع دبستان، بی­توجهی آنها نسبت به امور درسی­شان می­باشد. به طوری که این امر، از یک سو شکایت والدین و از سوی دیگر شکایت معلمان آنها را برانگیخته است. این گروه از کودکان که گاها القابی همچون کم توجه و سربه هوا به آنها نسبت داده می­شود،کودکانی هستند که در بیشتر موارد در انجام تکالیف درسی خود و یا امور محول شده به آنها، سهل انگاری نموده و مرتکب اشتباهات بسیاری می­شوند. در بسیاری موارد دیده شده است که حتی در نگهداری وسایل شخصی­شان نیز بی­مسئولیت بوده و به وفور لوازم خود را گم کرده، بعضا آنها را خراب و یا گم کرده­اند. علل بسیار زیادی در بروز این امر دخیل هستند که از مهمترین آنها بی­توجهی و انتظار بیش از حد والدین از کودک بدون در نظر گرفتن توانایی­ها و پتانسیل­های او می­باشد. عوامل دیگری نیز از جمله عدم برنامه­ریزی مناسب برای کودک از سوی والدین و گاها اولیاء مدرسه، روش تدریس یکنواخت و غیرجذاب معلم، مشکلات فکری که کودک با آنها دست به گریبان است، شنیدن صداهای نابهنجار هنگام تدریس معلم، ترس و عدم علاقه کودک به معلم و مدرسه، مشارکت ندادن کودک در کارهای گروهی و... می­باشد. رفع این مشکل، نیاز به همکاری و تعامل دوسویه والدین و معلم کودک دارد. برای این منظور، آنها می­بایست توجه بیشتری به کودک نموده و با او دوستانه و نه از روی خشم و عصبانیت، درباره احساسات و افکارش صحبت نمایند. اگر کودک در منزل تکالیفش را به درستی انجام نمی­دهد و سرسری از کنار آن می­گذرد، می­بایست والدین بدون هیچگونه تذکر و یا تهدیدی او را با تکالیف ناقص به مدرسه فرستاده و تکالیف از سوی معلم مورد قبول واقع نگردد. هنگامی که کودک مجبور به نوشتن صحیح تکالیفش گردد، سعی می­کند تا در همان بار اول، دقت و توجه بیشتری برای انجام تکالیف خود صرف نماید و از این طریق دست از بی­دقتی و کم­توجهی به مسائل مختلف بردارد و دست دوستی به سوی نظم و انظباط دراز نماید.


من نی نی رو دوست ندارم!

جلال کاشفی

حسادت امری است طبیعی که حتی در بین کودکان نیز بسیار نمود پیدا می کند. به خصوص هنگامی که والدین صاحب فرزند دوم می شوند، این حسادت در فرزند اول که تاکنون بر پدر و مادر خود حکمرانی می کرده و تمام توجهات به سمت او بوده است، خود را بیشتر از هر زمان دیگری نشان می دهد. کودک از یک طرف از اینکه موجود کوچک عروسک مانندی تحت عنوان خواهر یا برادر به جمع خانوادگی شان اضافه شده است احساس خوشحالی می کند؛ اما از طرف دیگر وقتی می بیند تمام توجهی که قبلا تنها صرف او می شده است، اکنون باید با فرد دیگری نیز تقسیم گردد، ناراحت شده و شروع به لجبازی و آزار و اذیت کودک می کند. به طوری که برخی از این رفتارها را می توان در به آغوش گرفتن های محکم، بوسیدن های با شدت، قائم کردن وسایل کودک، غذا نخوردن، خیس کردن رختخواب و... مشاهده نمود. این مشکل نیز مانند هر مشکل دیگری به راحتی قابل حل بوده و تنها سیاست والدین را طلب می کند. برای این امر به والدین عزیز توصیه می کنیم به فرزند اول خود یادآوری کنند که کوچولوی تازه به دنیا آمده همچون زمانی که او به دنیا آمده بود، نیاز به مراقبت و توجه بسیاری دارد؛ چرا که او هنوز توانایی انجام خیلی از کارها از جمله صحبت کردن، تعویض لباس، غذا خوردن و... را ندارد. بنابراین مامان و بابا دوست دارند که او نیز در انجام کارها و مراقبت کردن ها از کودک مراقبت نموده و همچون خواهر یا برادری بزرگتر، حامی کودک تازه به دنیا آمده باشد. برای این منظور شما می توانید با نظارت نامحسوس خود، مسئولیت خیلی از کارهای کوچک و ساده را به او بسپارید. مثلا هنگام تعویض لباس کودک از او بخواهید تا در آماده کردن لباس و یا تهیه شیر کودک به شما کمک نماید. یا از او بخواهید تا کودک را سرگرم نموده و خود به انجام کارهای روزانه تان بپردازید. هنگامی که اطرافیان به دلیل شیرین بودن حرکات کودک تازه متولد شده به تعریف و تمجید از او می پردازند، به آنها یاداوری کنید که فرزند بزرگتر را نیز فراموش نکرده و به او نیز توجه نشان دهند. برای این کار می توانید از کمک هایی که فرزندتان در نگهداری کوچولوی تازه وارد به شما می کند، تعریف کنید. مطمئن باشید که این امر بر ایجاد عشق و علاقه بین فرزندانتان بسیار کمک خواهد نمود. از موارد دیگری که توجه به آن بسیار حائز اهمیت می باشد این است که هیچگاه مگر در موارد اضطراری فرزند بزرگتر خود را برای طولانی مدت نزد پدربزرگ و مادربزرگ و یا سایر نزدیکان نفرستید. چرا که کودک از این دوری احساس دلتنگی کرده و تصور می کند که کودک تازه متولد شده، سبب این دوری شده است و شما دیگر او را دوست ندارید.


کودکان، خشونت را از تلویزیون یاد می گیرند

جلال کاشفی

Fat Baby Watching TV

یکی از عادتهای خوب یا بد زندگی در عصر رسانه آن هم از نوع دیجیتالی، تمایل به یکجانشینی و استفاده از ابزار و آلات فناوری نوین به ویژه تلویزیون است. به طوریکه امروزه، رسانه ها به ویژه از نوع دیداری آن با قدرت خارق العاده خود، روزانه میلیونها نفر از افراد در اقصی نقاط کره زمین را بر یکجا میخکوب کرده و با دادن اطلاعات سریع به آنها در عرض چند ثانیه، دیگر مجالی برای بلند شدن از صفحه وسوسه انگیز رنگی را به آدمی نمی دهند. در این بین کودکان نیز به تقلید از بزرگسالان، به این روش عادت کرده و به جای اینکه وقت خود را صرف بازی با اسباب بازی های فکری و یا گشت و گذار در پارک ها و کشف طبیعت پیرامون خود نمایند، بیشتر اوقات را جلوی صفحه جادویی تلویزیون می گذرانند. به طوری که ساعت دقیق برنامه های مورد علاقه شان را از بر بوده و با لذت، لحظه شروع آن را از روی ثانیه ها می شمارند.

اما آیا می دانید این آموزگار قدرتمند با تمام جذابیت هایی که دارد و دلبستگی هایی که ایجاد می کند، تا چه اندازه در شکل گیری شخصیت کودک امروز و بزرگسال فردا نقش دارد؟ کودکان به واسطه کم بودن سن شان و عدم رشد کامل ذهنی، تمام گفتار و تصاویر پخش شده از تلویزیون را به عنوان واقعیتی صرف و نه نمایشی غیرواقعی و تمام شدنی، می پذیرند. به عبارت دیگر، ذهن پاک و خالی از نیرنگ کودکان، هر آنچه را که می بیند، باور کرده و به حافظه بلند مدت خود منتقل می کند.

به همین دلیل، نمی توان گفت هر برنامه ای که از تلویزیون به طور مستقیم پخش می گردد و یا توسط سی دی های مختلف که امروزه حتی در سوپرمارکت ها نیز به وفور یافت می شوند، برای کودک مناسب است. به خصوص فیلم های وحشتناک که تنها ترویج دهنده خشونت و نفرت در کودکان است، نمی تواند به پرورش کودک با شخصیتی متعادل بیانجامد. چرا که دیدن اینگونه از فیلم ها تنها این حس را در کودک بارور می کند که باید از قهرمان فیلمی که دیده است، الگوبرداری کند.

برای رهایی از این مشکل، پیشنهاد می شود والدین ابتدا به بررسی برنامه ها و فیلم های متناسب با سن کودک پرداخته و سپس اجازه دیدن آن را برای آنان صادر نمایند. یادمان باشد که ما والدین به واسطه مسئولیت خطیری که در تربیت دلبند خود داریم، نباید اجازه دهیم تا صفحه سفید و پاک ذهن کودک مان با برنامه های بی محتوا و نامناسب به سمت سیاهی و تباهی کشیده شود.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.